به راستى کیست این رهگذر نامنتظر که زندگىاش به کوچ عشایر سرگردان مىمانست؟ به موج همهى دریاهاى خروشان. به نماز مستان و نغمهى بتپرستان. به درخت و خنجر و خاطره. به سکوتى که در انفجار هیروشیما و جنگ کره در هم مىشکست. سیال و بىزوال مىرفت و مىآمد! مىدرخشید، مىجهید و عربده مىکشید و در … ادامه خواندن تاریخ تلخ
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.